وظيفه دولت اسلامي نسبت به بخش توليد
1- جلوگيري از احتكار و انحصار
امام علي (ع) براي جلوگيري از انحصار و احتكار اقداماتي انجام مي دادند. البته گفتارهاي حضرت در زمينه احتكار و انحصار بيشتر شامل بخش توزيع و خدمات است ولي مفاد آن عام است و هر نوع انحصار و احتكار كه باعث تغيير قيمت ها و به ضرر مصرف كنندگان شود را شامل مي شود.
محتكر با كاهش عرضه كالا درصدد تغيير قيمت است و اين تغيير قيمت به صورت مصنوعي از نظر شرع جايز نيست، حتي حاكم اسلامي مانند پيامبر و امير مؤمنان (عليهما السلام) نيز از تعيين قيمت خودداري مي كردند ، تا قيمت به صورت طبيعي تحقق يابد .
امير مؤمنان در نامه به مالك اشتر مي فرمايد: «وَلْيَكُنِ الْبَيْعُ بَيْعًا سَمْحًا بِمَوازِينِ عَدْل وَ أَسْعار لا تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبائِعِ وَ الْمُبْتاعِ ؛ و بدانكه خريد و فروش بايد آسان، براساس موازين داد و به نرخي منصفانه باشد كه به هيچيك از فروشنده و خريدار زيان وارد نيايد»
ضمن اين كه انحصار باعث عدم استفاده كامل از ظرفيت توليدي است و اين به نوعي اسراف در منابع است و بايد از آن جلوگيري شود. به عنوان مثال در زمان امام (ع) خريد كالاي قافله قبل از ورود به شهر ممنوع شد تا بازار از انحصار گروهي خاص خارج شود.
- دولت اسلامي با در اختيار نهادن اموال عمومي به صورت مساوي براي همه و ايجاد فرصت هاي برابر تلاش مي كند افراد جامعه، از اموال عمومي بالسويه استفاده كنند.
- اقطاع ( واگذاري زمين و معدن به بخش خصوصي) از زمان پيامبر انجام مي گرفت.
- فروش زمين هاي دولتي، كارخانجات و دارايي هاي ديگر بايد از طريق اعلام عمومي صورت گيرد و قيمت آن عادلانه تعيين شود.
- واگذاري اموال عمومي به نزديكان و آشنايان به رانت اقتصادي منجر مي شود و نوعي انحصار است.
حضرت به مالك اشتر دستور مي دهد كه: «ثُمَّ إِنَّ لِلْوالِي خاصَّةً وَ بِطانَةً فِيهِمُ اسْتِئْثارٌ وَ تَطاوُلٌ، وَ قِلَّةُ إِنْصاف فِي مُعامَلَة، فَاحْسِمْ مادَّةَ أُولِئكَ بِقَطْعِ أسْبابِ تِلْكَ الأحْوالِ؛ ديگر اينكه هر زمامداري، ياران نزديك و محرم اسراري دارد كه در ميان ايشان امتيازخواهي و درازدستي و بي انصافي در روابط اقتصادي پيدا شود، اما تو ريشه ستم و فساد اينان را با پريدن اسباب آن بركن»
2- حمايت از آبادي مناطق و كارهاي توليدي
عمران و آبادي بر عهده تمام مردم است و دولت بايد با نظارت و حمايت، آن را سر و سامان دهد. يكي از وظايف اصلي مالك اشتر، آبادي و عمران شهرها بود (جبايه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح أهلها و عماره بلادها)
نقل شده: گروهي از مردم به نزد امام آمده و از ايشان خواستند به حاكم آن منطقه (قرظه بن كعب انصاري) نامه اي بنويسد و از او بخواهد مردم را بر لايروبي نهر آب و هزينه آن جمع كند تا وضعيت آب دهي و زراعت بهتر شود و مقدار خراج نيز افزايش يابد.
حضرت در نامه به قرظه بن كعب ،جريان درخواست مردم را به او مي گويد و از او مي خواهد بررسي كند كه آيا مطلب همان است كه مردم مي گويند . اگر چنين بود از مردم بخواهد كه در كار لايروبي ياري رسانند ولي كسي را مجبور نكنند، ولي هر كسي كه كار كند از فوايد آن بهره مي برد، و به او مي گويد كه به مردم اطلاع دهد امير مؤمنان از اينكه شهر آنان آباد شود و توان مالي آنها افزايش يابد خشنود مي گردد.
در نقل ديگري آمده كه مردم آن منطقه كه نزد امام آمدند غيرمسلمان بودند و وظيفه مسلمانان لايروبي و حفر نهر خشك شده بود؛ حضرت به قرظه بن كعب دستور مي دهد كه نهر را احياء كند و مي فرمايد:«اگر آباد و توانا شوند نزد من محبوبتر است تا از منطقه بيرون روند و يا اينكه در امر اصلاح و احياي آن سرزمين ناتوان بوده يا كوتاهي كنند»
آبادي منطقه اهل ذمه بر عهده دولت است، چون اين امر طبق قرارداد در ازاي پرداخت جزيه است. ولي در غير اينصورت حاكم تلاش مي كند مردم را به آبادي و عمران هدايت كند نه آنكه خود مستقيماً اين امر را بر عهده گيرد.
حضرت در نامه به مالك اشتر ضمن توصيه در مورد تجار و صاحبان صنايع ، جايگاه مهم آنان را در نظام اقتصادي تشريح مي كند و از مالك مي خواهد به كارها و امور آنان رسيدگي كند و به ديگران نيز در مورد آنان سفارش خير كند و تلاش نمايد مشكلات آنان را رفع كند. ضمناً بايد مواظبت نمايد كه احتكار صورت نگيرد.
3- نظارت بر دستمزدها
پيامبر (ص) در هنگام وفات به علي (ع) وصيت كرد كه مراقب باشد در حضور او به كشاورزان ستم نشود و كارگر و اجير، مورد تمسخر قرار نگيرد.
علت اين وصيت ، مسئوليت امام پس از پيامبر است .
در حديث ديگري آمده كه پيامبر به امام فرمود: بر منبر برود و به مردم بگويد هر كس از اجرت و دستمزد كارگر بكاهد ،جايگاه خود را در دوزخ آماده سازد.
بدون شك از موارد بسيار با اهميت در دنياي امروز توجه به وضعيت كارگران و كشاورزان است. نيروي انساني كه كار ساده انجام مي دهد معمولاً مورد ستم قرار مي گيرد. اين امر نه تنها در دوران قديم اتفاق افتاده، در دوره انقلاب صنعتي با واگذاري امور اقتصادي به عملكرد بازار و انتظار تحقق مصالح عمومي از برآيند رفتار بخش خصوصي در بازار، دوره تاريكي براي كارگران رقم خورد و ظلم بسياري بر آنان رفت.
براي رفع اين مشكل وظيفه دولت است كه بر عملكرد بازار كار نظارت داشته باشد تا به كارگران ظلم نشود و از روش هاي مختلف براي بهبود وضع آنان استفاده كند مانند:
- برقراري سيستم تأمين اجتماعي،
- سهيم كردن آنان در سهام كارخانجات و ايجاد توازن اجتماعي
4- صدور مجوز براي انجام كارهاي توليدي
يكي از وظايف دولت اسلامي ، نظارت بر كارهاي توليد شده و اخذ مجوز براي آنهاست . به همين دليل نهاد حسبه از گذشته در بازار اسلامي وجود داشته است. محتسب وظيفه داشت ضمن نظارت بر كيفيت كالاهاي توليد شده و توزيع آن ، از فروش و توليد كالاهاي معيوب و حرام جلوگيري نمايد. به عنوان مثال ، حضرت علي (ع) از ذبح حيوانات مريض و ناقص ممانعت مي كرد . امام (ع) به ديگران توصيه مي نمود قبل از ورود به فضاي كار اقتصادي ، احكام مربوط به آن را فرا گيرند.
5- حمايت از توليد
يكي از اهداف نظام مالياتي تأمين هزينه دولت است و دولت ها تلاش مي كنند در هر شرايطي ماليات خود را افزايش دهند.
امير مؤمنان نكته بسيار مهمي را در گرفتن خراج مطرح كرده است. در شرايطي كه توليد مناسب باشد، درآمد حاصل از زمين نيز بيشتر شود و رونق اقتصادي برقرار باشد، در نتيجه، گرفتن ماليات و خراج ضرري به توليد كننده نمي رساند.
اما در شرايطي كه توليد دچار ركود شود، مثلاً در مورد كشاورزي گاه باران كمتري باريده، آب رودخانه و نهرها و چاه ها كم شده و يا آفتي به اراضي وارد شده باشد ، مقدار محصول كاهش ، هزينه توليد افزايش و در نتيجه درآمد ساليانه كم شود ، اگر مقدار ماليات به اندازه دوره رونق باشد آنچه براي توليد كننده باقي مي ماند بسيار كم خواهد بود، به گونه اي كه از عهده تأمين هزينه زندگي و خريد مواد اوليه براي سال آينده برنمي آيد. بنابراين دولت با مختصركاهش ماليات مي تواند كمكي به توليد كننده در دوره ركود بكند.
حضرت در نامه به مالك اشتر مي فرمايد:«وَلْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمارَةِ الأرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلابِ الْخَراجِ، لِاَنَّ ذلِكَ لا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمارَةِ، وَ مَنْ طَلَبَ الْخَراجَ بِغَيْرِ عِمارَة أخْرَبَ الْبِلادَ، وَ مَنْ أهْلَكَ الْعِبادَ، وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلّا قَلِيلاً. فَإِنْ شَكَوْا ثِقْلاً أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطاعَ شِرْبِ أَوْ بالّة أَوْ إِحالَةَ أَرْض اغْتَمَرَها غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِها عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِما تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ.
وَ لا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ فِي عِمارَةِ بِلادِكَ، وَ تَزْيِينِ وِلايَتِكَ. مَعَ اسْتِجْلابِكَ حُسْنَ ثَنائِهِمْ، وَ تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ، مُعْتَمِدًا فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِما ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمامِكَ لَهُمْ. و الثَّقَةِ مِنْهُمْ بِما عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِمْ ؛
امّا بايد نظر تو بيشتر در آباداني زمين باشد تا گرفتن خراج، چون خراج بدون آباداني به دست نيايد و آن كه بدون آباداني خراج مطالبه كند، كشور را خراب و مردم را هلاك كند و حكومتش چند روز بيش نپايد.
بنابراين، اگر مردم از سنگيني ماليات، يا آفت زدگي، يا قطع سهميه آب، يا خشكسالي، يا دگرگوني وضع زمين بر اثر غرقاب، يا بي آبي شِكوه كردند، به آنان تا هر قدر كه فكر مي كني موجب بهبود وضعشان خواهد شد، تخفيف بده.
و مبادا اين تخفيف بر تو گران آيد، زيرا اين ذخيره اي است كه آن را به صورت آباداني و زيباسازي به تو بازخواهند گردانيد. به علاوه، با اين كار، ستايش آنان را هم به خويش جلب كرده اي و خود نيز از گسترش عدالت در ميان آنان به شادي و سرفرازي رسيده اي، در حالي كه به سبب رفاه و آسايشي كه براي آنان فراهم آورده اي به توانمنديِ بيشترشان تكيه خواهي كرد، و به موجب عدالت و رفتار خوشي كه آنان را بدان مأنوس كرده اي به آنان اطمينان خواهي يافت»
در جملات امام به چند مورد تأكيد شده است:
- ميزان خراج و ماليات با توجه به شرايط توليد است و انگيزه توليد نبايد كاهش يابد.
- كمك به مردم و تخفيف مالياتي در شرايط ركود ، موجب ايجاد سرمايه لازم براي تقويت توليد مي شود و ثمرات آن به دولت برمي گردد.
- تخفيف ماليات در شرايط سخت موجب جلب اعتماد مردم مي گردد، رابطه مردم با حاكمان براساس اعتماد و محبت شكل مي گيرد ، سرمايه اجتماعي افزوده شده و در نتيجه مردم در شرايط سخت، دولت را تنها نخواهند گذاشت.
- تخفيف مالياتي بايد تا حدي باشد كه دولت دچار كسري بودجه نشود.
6- اعتماد به توليدكننده
يكي از ويژگي هاي نظام مالياتي اسلام، اعتماد به اظهارات مؤديان مالياتي است.
مأموران مالياتي در اخذ ماليات بايد پرهيزگار، خوش اخلاق و متواضع باشند و به مقدار تعيين شده توسط قانون، ماليات اخذ كنند و مقدار بدهي مؤدي را از او سؤال كنند كه وضعيت او مراعات شود.
نامه بيست و پنجم نهج البلاغه نكات ظريف متعددي از نحوه برخورد با مؤدي مالياتي را متذكر شده است.
نتيجه
نكات و موارد مورد توجه به اختصار:
- توليد اقتصادي همواره مورد توجه و تشويق امام علي بوده است.
- بدون توليد ثروت نمي توان نياز نيازمندان و مشكلات اجتماعي و عمومي را برطرف كرد.
- مسلمان در برقراري تعادل بين زمان كار ، استراحت و عبادت به همه نيازهاي واقعي توجه كنند.
- دولت بايد حامي توليد كنندگاني باشد كه تلاش دارند نيازهاي جامعه را برطرف كنند.
- دولت بايد بازار را از انحصار به دور نگه دارد و با حمايت از نيروي كار از سلطه صاحبان سرمايه بر بخش توليد ممانعت به عمل آورد.
- در شرايط ركود، بايد با تخفيف مالياتي فشار بر توليد كنندگان را كاهش داد .
- آن چه در كلمات حضرت كمتر ديده مي شود ،تصدي گري دولت در امور اقتصادي است.
- كارهاي توليدي اعم از كشاورزي، صنعت و تجارت بايد در اختيار مردم و نظارت با دولت اسلامي باشد.
- دولت بايد بر قيمت ها نظارت كلي داشته باشد و ضمن ممانعت از انحصار از بخش تقاضا نيز حمايت كند.
- رفع ظلم به كارگران از راه هاي مختلف امكان پذير است:
الف: تعيين سطح حداقل دستمزد
سطح حداقل دستمزد مقداري است كه درآمد كافي براي زندگي كارگر فراهم كند. در شرايط وجود كارگر اضافي، غالباً دستمزد كم مي شود و كارگران مجبورند به مبلغ كمتر تن دهند تا كل درآمد را از دست ندهند.
ب: گسترش آموزش نيروي انساني و ارتقاي سطح مهارت آنان
ج: گسترش هزينه هاي عمران
در شرايطي كه كار براي كارگران وجود ندارد دولت مي تواند با گسترش هزينه عمراني خود، فعاليت هاي زيربنايي را گسترش دهد و با اين كار ركود اقتصادي را مرتفع سازد و بيكاران را استخدام كند.
د: اعطاي سرمايه لازم براي كار
دولت با در اختيار داشتن امكانات متعدد ، مي تواند سرمايه لازم براي انجام كار توليدي را در اختيار كارگران قرار دهد.
توليد كالاهاي ضروري
امام علي (ع) با وجود توانايي در انجام فعاليت هاي مختلف توليدي ، به كشاورزي و باغداري علاقه ويژه اي داشت. فعاليت كشاورزي تأمين كننده نيازهاي غذايي و دارويي است و بي توجهي به آن جامعه را نيازمند ساخته و استقلال آن را در معرض خطر قرار مي دهد.
اگر چه به صنعت و امور خدماتي نيز اهميت مي دادند، اما اولويت كار را در كشاورزي مي دانستند، زيرا در قرآن و روايات نيز بر اين امر تأكيد بسيار شده است.
اهميت مهارت و تخصص
تخصص در كار و كسب مهارت، زمينه ايجاد و افزايش روحيه كارآفريني و ابتكار را فراهم مي كند.
با تخصص و مهارت مي توان توليدات جديد به بازار عرضه كرد، در هزينه ها صرفه جويي كرد و از اسراف جلوگيري نمود.
امير مؤمنان (ع) ارزش هر كس را به كار نيكوي او مي داند : «قيمه كل امري ما يحسنه؛ ارزش هر كس به كار نيكوي اوست»
افزايش مهارت و تخصص باعث كاهش هزينه توليد و افزايش بهره وري مي شود.
هدف از كار و توليد
امام ، هدف از انجام كار توليدي را ، علاوه بر اينكه نوعي عبادت بود، تأمين معاش و برطرف ساختن نياز خود و خانواده مي دانست.
املاك وقفي حضرت علي (ع) بسيار زياد بوده ، ايشان علاوه بر اوقاف عام كه براي همه افراد مثل عابران، حجاج و فقيران بود، اوقافي را نيز براي بستگان و خويشاوندان و فرزندان قرار مي داد.
«وَ إِنَّهُ يَقُومُ بِذِلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ. فَإِنْ حَدَثُ بِحَسَن حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيُّ قامَ بِالأمْرِ بَعْدَهُ، وَ أصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ. «پس از من، وصيّم «حسن بن علي» است كه از داراييم به طور شايسته بهره ور گردد و از آن نيز در راه خدا انفاق كند. اگر حادثه اي براي حسن پيش آمد و حسين زنده بود، او به وصّيتم عمل كند و جانشين برادر گردد»
با توليد ثروت و وقف آن مي توان در ضمن كمك به نيازمندان ، مدارج معنوي را براي خود كسب كرد. براي توليد ثروت بايد انگيزه قوي وجود داشته باشد تا ثروت خلق شود، آنگاه، اسلام انسان را مخير ساخته كه از اين ثروت فقط براي خود و خانواده صرف كند (پس از اداي فرائض مالي) و اگر بخواهد كمالات معنوي و ذخيره آخرت كسب كند، اين خواسته با وقف بخشي از اموال در راه خدا حاصل خواهد شد.
ارزشمندي مشاغل توليدي
در فرمايشات اميرالمومنين(ع)، تجارت، زراعت، صنعت و هر گونه كار حلال، با ارزش بوده و محبوب خداوند است.
ديدگاه جامع نسبت به تمام فعاليت هاي توليدي باعث مي شود به تمامي حرفه هايي كه مردم انجام مي دهند نگاه مثبت وجود داشته باشد و همه نيازهاي جامعه تحقق يابد.
حضرت فرموده است:«ان الله عزوجل يحب المحترف الامين ؛ خداوند شاغل متعهد را دوست دارد»
امام در نامه به مالك اشتر ، نسبت به تجار، صنعت گران و كشاورزان سفارش مي كردند . در حقيقت، اگرچه برخي مشاغل نسبت به برخي ديگر به علت نقش آن ها در تأمين امور ضروري ، اهميت بيشتري دارند، اما همه مشاغل حلال ارزشمند خواهند بود.
تنظيم اوقات كار
توجه به امور دنيا و آخرت لازمه ايمان است. كار توليدي براي گذران معيشت عبادت است ولي نبايد موجب غفلت از انجام واجبات الهي و امور مربوط به خانواده ، دوستان و آشنايان شود. همچنين بايد به استراحت بدن توجه شود تا پس از مدتي توانايي انجام كار را از دست ندهد.
امام علي همان طور كه به كار و تلاش توصيه مي كنند ، از مؤمن مي خواهد كه علاوه بر اختصاص بخشي از ساعات زندگي به كار ، از عبادت، استراحت و بهره مندي از لذايذ حلال غفلت نكند.
« شب و روز مؤمن به سه برنامه مي گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، بخش ديگر به تأمين معاش و سوم بهره برداريِ نيكو از لذّت هاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز و لذّت حلال»
حضرت علي(ع) در سيره و گفتار خود به توليد اقتصادي توجه داشته و خود به عنوان يكي از موفق ترين مديران اقتصادي توانستند با كارآفريني و بهره گيري از فرصت ها و مهارت ها، ثروت بسياري را براي اهداف مختلف از جمله وقف به نيازمندان و خدمت به جامعه مسلمانان مورد استفاده قرار دهند.
اين مقاله ديدگاه هاي حضرت را درباره توليد مطرح مي كند .
مقدمه
موضوع اقتصاد از جمله مهم ترين مباحث هر جامعه اي است كه بر پايه توليد، توزيع و مصرف بنا مي شود.
البته توليد ، مهم تر از مصرف و توزيع است. چرا كه در توليد به چگونگي توليد كالا و خدمات پرداخته مي شود و البته براي توليد كالا نياز به مواد اوليه، نيروي كار، سرمايه فيزيكي، زمين و مديريت است.
بازار سرمايه، بازار كار، بازار مواد اوليه، بازار زمين و بازار كالاهاي واسطه اي هر يك به گونه اي در توليد كالا مؤثر است. تعادل در هر يك از بازارها به تعادل در بازار توليد كالا منجر شده و نوسانات هر يك ، باعث ايجاد نوسانات در توليد كالا مي شود.
دولت نيز در قالب نظارت و كنترل، سياست گذاري و يا تصدي گريِ برخي فعاليت هاي اقتصادي بر رفتارهاي اقتصادي تأثيرگذار خواهد بود.
هر يك از مكاتب اقتصادي نيز اثرات خود را برروي اقتصاد، توليد كالا و خدمات برجاي مي گذارند.
دولت نئو كلاسيك علاوه بر توليد كالاهاي داراي انحصار طبيعي، كالاهاي داراي آثار خارجي را نيز به عهده دارد و در واقع دولت مكمل بازار است و هر جا كه بازار ناتوان باشد، دولت وارد عمل مي شود.
در مكتب كينز ، دولت، سياست گذاري مبتني بر تقاضا را انجام مي دهد ، ضمن اينكه بازار كالا ، خدمات و بازار پول را در دست دارد. گاهي فقط از سياست مالي حمايت مي شود و گاه سياست پولي نيز مورد تأكيد است.
از ديگر مكاتب اقتصادي، اقتصاد طرفدار عرضه است كه به مسائل بخش عرضه و توليد توجه دارد و براي بهبود وضعيت توليد و اشتغال درصدد كاهش هزينه توليد است.
سيره امام علي (ع)
تشويق به توليد
يكي از مهم ترين ويژگي هاي شخصيتي امير مؤمنان (ع) ، توجه به توليد اقتصادي است. زندگي آن حضرت چه در دوران حيات پيامبر (ص) و چه پس از آن دائماً با توليد درگير بوده است.
پس از مهاجرت به مدينه با كار كردن در باغ ها ، آب كشيدن از چاه ها براي ساخت خشت، براي خود و پيامبر درآمدي كسب مي كرد.
هر دلو آب در ازاي يك دانه خرما. با كشيدن دلو آب دستانش تاول مي زد، خرما را مي گرفت و با پيامبر از آن استفاده مي كردند.
علاوه بر احداث باغ در اطراف مدينه، با خريد زمين، باغ هاي متعدد ديگري ايجاد و چاه هاي پرآبي را حفر كرد.
امام (ع) كسالت و تنبلي در انجام كارهاي مربوط به دنيا را رد مي كرد و مي فرمود:«مردي كه در كار دنياي خود كسل باشد دشمن مي دارم، چون در امر آخرت كسالت بيشتري خواهد داشت»
از نظر امام، كسالت در امر دنيا ، به دين ضرر وارد مي كند : «كار توليدي و كسب رزق ياور دينداري شخص است»
هم چنين كار براي كسب درآمد و تأمين معاش زندگي را جهاد در راه خدا مي دانست.
امام اعتقاد داشت در كار كردن ، به حداقل ابزار اوليه مي توان اكتفا كرد و كار توليدي انجام داد و مي فرمود: «هر كس آب و خاك در اختيار داشته باشد و فقير بماند خداوند او را از رحمت خويش دور مي سازد»
1. كار و تلاش
كار وكوشش، قانون عام آفرينش براي شكوفايي اقتصادي و دست يابي به اهداف و آرزوهاي بلند است. خداوند در اين باره هيچ بخلي نورزيده است. هركه اين قانون را به درستي به كار گيرد، دنياي او رونق مي گيرد و شكوفا مي شود؛ اگرچه بر آييني جز آيين اسلام باشد. در مقابل، هركه از اين قانون مهم، غفلت كند و آن را ناديده انگارد و وانهد، دچار تنگنا، عقب ماندگي و تهي دستي خواهد شد؛ اگرچه مسلماني شيعي و داراي مكتب «اثني عشري» باشد و گرچه شب و روز خويش را به دعا و توكل و عبادت سپري كند.
امام رضا(ع) به خوبي از اين قانون آگاه بود، چنان كه سامان بخشيدن به دنياي انسان ها را در گرو پاي بندي به اين قانون مي دانست. در نتيجه، آنها را به كار و كوشش فرا مي خواند. احمد بن ابي نصر بَزّنطي مي گويد: «به امام رضا(ع) گفتم: كوفه به من نمي سازد و زندگي در آن همراه با مضيقه است. زندگي ما در بغداد بود و درآنجا در روزي برمردم گشاده است. حضرت فرمود: «اگر مي خواهي بيرون بروي برو؛ چرا كه امسال، سال آشفته اي است و مردمان را چاره اي جز طلب روزي و كوشش براي به دست آوردن معيشت خوب نيست. پس طلب و كوشش را براي به دست آوردن امكانات زندگي از دست مده».(1)
از ديدگاه امام رضا(ع)، ارزش معنوي كار چنان است كه مقام كارگر را فراتر از مقام مجاهدين في سيبل الله (جهادگران در راه خدا) مي داند و مي فرمايد: «ان الذي يطلب من فضل يكف به عياله اعظم اجراً من المجاهد في سبيل الله؛ آن كه با كار و كوشش، در جست و جوي مواهب زندگي براي تأمين خانواده خويش است، پاداشي بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد».(2)
«تنها تن آدمي نيست كه به كار نياز دارد، بلكه رشد روح او وقواي معنوي و فكر و فرهنگ و تربيت او نيز بستگي به كار دارد و بي كاري، بر معنويت آدمي نيز آثاري زيان بار مي گذارد. اگر آدمي، هر چه را كه نياز دارد،دراختيار داشت و طبيعت، آماده و ساخته پرداخته به او مي داد و در نتيجه، اوقات خود را پيوسته به بي كاري و فراغت مي گذراند، به فساد و تباهي كشيده مي شد و ناگزير نيرو و انرژي خود را در راه هايي صرف مي كرد كه به نابودي خود هم نوعانش مي انجاميد».(3)